مهشید تیرگر، فاطمه گلشنی، آنیتا باغداساریانس، سوزان امامی پور،
دوره ۸، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: شاخص توده بدنی به وسیله عوامل متعدد از جمله پیش آمادگیهای ژنتیکی، رفتارهای مرتبط با انرژی، فرآیندهای اجتماعی و عوامل درون محیطی تعیین میشود. این تحقیق با هدف مدلیابی شاخص توده بدنی کودک بر اساس شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی و اسکرین تایم کودک با نقش واسطهای تنظیم هیجان انجام گرفت.
روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان ۷ تا ۱۰ ساله مدارس ۴ منطقه تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۷ تشکیل داد، همچنین نمونه ای برابر با ۴۶۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه استرس فرزندپروری- فرم کوتاه (PSI-SF)چک لیست تنظیم هیجانی کودک و نوجوان (ERC) اسکرین تایم کودک استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مسیر بر اساس نتایج تحلیل مسیر شاخص توده بدنی مادر (۱۲۸/۰ β= ، ۰۱/۰>P)، استرس والدینی (۴۰۸/۰ β=، ۰۱/۰>P)، اسکرین تایم کودک (۲۲۰/۰ β= ، ۰۱/۰>P)، تنظیم هیجانی (۱۱۶/۰- β=، ۰۱/۰>P) و همچنین هیجان پذیری (۱۳۷/۰ β=، ۰۱/۰>P) به صورت مستقیم شاخص توده بدنی کودک را پیشبنی میکنند. نتایج بدست آمده نشان داد شاخص توده بدنی مادر، استرس والدینی و اسکرین تایم کودک به صورت غیرمستقیم نیز شاخص توده بدنی کودک را پیشبینی میکنند. ضرایب استاندارد غیرمستقیم برای شاخص توده بدنی مادر (۰۹۹/۰ β= ، ۰۱/۰>P)، استرس والدینی (۰۵۹/۰ β= ، ۰۱/۰>P) و اسکرین تایم کودک (۰۴۳/۰ β=، ۰۱/۰>P) معنیدار است. همچنین نتایج مدل نشان داد که ۹/۷۲ درصد از واریانس شاخص توده بدنی کودک، ۲۴ درصد از واریانس تنظیم هیجانی و ۲/۷۷ درصد از واریانس هیجان پذیری با استفاده از متغیرهای موجود در مدل تبیین میشود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد در شرایط استرس زا، از پرخوری به عنوان راهکار مقابله ناکارآمد برای مقابلـه بـا عوامـل اسـترس زا و تنظـیم هیجانات شان استفاده میکنند، شناسـایی ایـن عوامـل باعـث افـزایش درک بهتر رفتارها و علل زیربنایی چاقی میشود تا بتوان د در زمینه پیشگیری و درمان چاقی راهمکارهای درمانی مناسب ارائه گردد. در ضمن والدین با کنترل میزان اسکرین تایم می توانند با برنامه ریزی فعالیتهای پرتحرک از چاقی کودکان جلوگیری کنند.
ناهید همت مکان، فاطمه گلشنی، آنیتا باغداساریانس، سوزان امامیپور،
دوره ۹، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت بهعنوان یک مشکل عمده نظام سلامت در دنیا یک بیماری متابولیک و مزمن است که نوجوانان مبتلا به آن با مشکلات و اختلالهای روانشناختی، هیجانی و اجتماعی زیادی مواجه هستند. در نتیجه، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش دلگرمسازی بر کیفیت زندگی دیابتیک و اختلالهای رفتاری هیجانی در نوجوانان مبتلا به دیابت انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان مبتلا به دیابت عضو انجمن دیابت شهر تهران در سال ۱۳۹۸ بودند. از میان آنان تعداد ۳۰ نوجوان دیابتی با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۴۵ دقیقهای تحت آموزش دلگرمسازی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش سیاهه کوتاهشده کیفیت زندگی دیابتیک باروگز و همکاران (۲۰۰۴) و مقیاس اختلالهای رفتاری هیجانی آخنباخ و رسکورلا (۲۰۰۱) بودند. دادهها با روشهای خیدو، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS-۲۱ تحلیل شدند. یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش دلگرمسازی باعث افزایش کیفیت زندگی دیابتیک (۰۰۱/۰P< ,۰۲/۲۱=F) و کاهش اختلالهای رفتاری هیجانی دروننمود (۰۰۱/۰P< ,۶۸/۲۵=F) در نوجوانان مبتلا به دیابت شد، اما تاثیر معناداری بر اختلالهای رفتاری هیجانی بروننمود آنان نداشت (۰۷۱/۰=P ,۱۷/۳=F). علاوه بر آن، اثربخشی آموزش دلگرمسازی بر افزایش کیفیت زندگی دیابتیک (۰۰۱/۰P< ,۲۸/۳۳=F) و کاهش اختلالهای رفتاری هیجانی دروننمود (۰۰۱/۰P< ,۵۹/۴۹=F) و عدم تاثیر بر اختلالهای رفتاری هیجانی بروننمود (۰۹۴/۰=P ,۳۵/۲=F) در نوجوانان مبتلا به دیابت در مرحله پیگیری نیز باقی ماند. نتیجهگیری: با توجه به نتایج، درمانگران و متخصصان سلامت میتوانند از روش آموزش دلگرمسازی در کنار سایر روشهای آموزشی جهت بهبود ویژگیهای روانشناختی مرتبط با سلامت بهویژه افزایش کیفیت زندگی دیابتیک و کاهش اختلالهای دروننمود استفاده کنند.