۲۲ نتیجه برای دانشجویان
خانم لیلا هاشم لو، خانم فاطمه صفرعلیزاده، خانم فرزانه باقریه، آقای حسین متعارفی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: اختلال وسواسی اجباری یکی از شایع ترین اختلال روانی است که بر تمام جنبه های زندگی اثر می گذارد . با توجه به شیوع بالای اختلال وسواس جبری و اثرات مخربی که این اختلال در طولانی مدت بر روابط بین فردی و ارتباطات اجتماعی دارد. مطالعه ای با هدف تعیین شیوع اختلال وسواس جبری و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه های شهرستان خوی در سال ۱۳۹۱ انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی بود. واحدهای مورد پژوهش ۸۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه های شهرستان خوی بودند. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه Moudzly بود. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی و تحلیلی مانند آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها:نتایج نشان داد که از میان ۶۹۲ مورد از پرسشنامه های بازگشتی ۲۳۷ نفر (۲/۳۴%) اختلال وسواس جبری داشتند. بیشترین نوع وسواس به ترتیب مربوط به وسواس تردید (۵/۲۷%)، وسواس بازبینی (۴/۱۱%)، وسواس شست و شو (۱/۱۰%)، وسواس تکرار (۶/۵%) بوده است. بین وسواس شست و شو با وضعیت اقتصادی پایین و وسواس بازبینی با وضعیت تاهل ارتباط آماری معنی داری وجود داشت. نتیجه آزمون آماری مجذور کای تفاوت معنی داری بین متغیر های جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی و گرایشات مذهبی با اختلال وسواس جبری نشان نداد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اختلال وسواس جبری از شیوع بالایی در میان دانشجویان برخوردار است که این مطلب موید نیاز شدید به انجام اقدامات پیش گیرانه در کاهش اختلالات روانی در میان دانشجویان است. لذا توجه بیشتر مسؤلین به این مقوله ضروری به نظر میرسد.
خانم جمیله محتشمی، خانم مهوش صلصالی، خانم مهرنوش پازارگادی، آقای هومان منوچهری، آقای حمید علوی مجد،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: از چالش ها ی نظام آموزش علوم پزشکی، ارزشیابی شایستگی بالینی دانشجویان است. بررسی های جامع پژوهشگران نشان می دهد که هیچگونه ابزار استاندارد مرتبط با ارزشیابی شایستگی بالینی دانشجویان پرستاری بهداشت روانی در داخل کشور طراحی نگردیده است. هدف از این مطالعه طراحی و روان سنجی فهرست وارسی شایستگی بالینی دانشجویان پرستاری بهداشت روانی بود.
روش ها: این مطالعه با استفاده از رویکرد روش شناسی انجام شد. شرکت کنندگان اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، سرپرستاران و پرستاران بخش های روان پزشکی و دانشجویان پرستاری (کارشناسی و کارشناسی ارشد) دانشگاه های علوم پزشکی منتخب بودند. بر اساس معیارهای ورود، از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده شد. حیطه های ابزار با استفاده از نتایج بخش اول پژوهش (قسمت کیفی) و مطالعه منابع، طراحی شد. بعد از طراحی اولیه فهرست وارسی مراحل روانسنجی شامل تعیین روایی (محتوا و صوری) و پایایی (همسانی درونی و همبستگی بین مشاهده گران) انجام شد.جهت تحلیل داده ها از آلفای کرونباخ و همبستگی بین مشاهده گران با نرم افزار اس پی اس (نسخه ۲۰) استفاده گردید.
یافته ها: "فهرست وارسی شایستگی بالینی دانشجویان پرستاری بهداشت روانی" با ۷۳ گویه طراحی شد. ضریب نسبت روایی محتوا ۸۳/۰ و شاخص روایی محتوا ۹۸/۰ تعیین گردید. سنجش پایایی با استفاده از همسانی درونی (آلفای کرونباخ) ۹۸/۰ و همبستگی بین مشاهده گران ۷۰/۰ بود.
نتیجه گیری: "فهرست وارسی شایستگی بالینی دانشجویان پرستاری بهداشت روانی" در دو حیطه کلی شایستگی های عمومی و اختصاصی با ۷۳ عبارت طراحی گردید و به نظر می رسدابزار مناسبی جهت ارزشیابی ابعاد مختلف شایستگی بالینی دانشجویان پرستاری بهداشت روانی باشد.
فاطمه افقری، سیمین قاسمی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: اعتماد و رفتارهای مطلوب از اجزای ضروری زندگی اجتماعی هستند. اعتماد اجتماعی جنبه مهمی از روابط انسانی است که همکاری و مشارکت میان اعضای یک اجتماع را در برمی گیرد؛ بر اساس مطالعات موجود، اعتماد اجتماعی با برخی ویژگیهای شخصیتی و برخی گونههای شخصیتی در ارتباط است و همین طور بین اعتماد اجتماعی و رفتارهای مطلوب اجتماعی و مولفههایی چون جنسیت یا سطح تحصیلات ارتباط وجود دارد. این در حالی است که اعتماد اجتماعی خود میتواند به طور مستقیم با گرایشها و رفتارهای مطلوب اجتماعی رابطه داشته باشد. هدف این مطالعه تعیین رابطه احتمالی بین اعتماد اجتماعی و گرایش های مطلوب اجتماعی بود.
روش: در این پژوهش که به روش مطالعه مقطعی از نوع همبستگی در سال ۹۲ انجام شد، ۳۷۰ دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده بودند، پرسشنامههای تمایلات مطلوب اجتماعی و اعتماد اجتماعی را تکمیل کردند. دادهها از طریق محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین اعتماد اجتماعی و گرایش های مطلوب اجتماعی به صورت کلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد، (۰۱/۰>P) (۵۵۸/۰=r) و همچنین بین اعتماد اجتماعی و ابعاد تمایلات مطلوب اجتماعی همچون رفتارهای اجتماعی مطلوب جمعی، رفتارهای اجتماعی مطلوب نوعدوستانه، رفتارهای اجتماعی مطلوب هیجانی، و رفتارهای اجتماعی مطلوب متابعت آمیز نیز رابطه معنادار وجود دارد (۰۱/۰>P). همچنین نتایج نشان داد که اعتماد اجتماعی یک عامل پیش بینی کننده برای گرایشات یا رفتارهای مطلوب اجتماعی است (۵۵۸/۰=, β ۰۱/۰>P).
نتیجهگیری: طبق نتایج این پژوهش تقویت اعتماد اجتماعی می تواند در ارتقاء گرایش ها رفتارهای مطلوب اجتماعی و بهبود سلامت روانی و اجتماعی مؤثر باشد.
ابراهیم مسعودنیا،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: شناخت عوامل روانی و اجتماعی اثرگذار بر واکنش های افراد نسبت به عوامل و موقعیت های استرس زا، اهمیت چشمگیری در مدیریت و کنترل استرس در مراحل آغازین و پیشگیری از برآیندهای منفی آن دارد. مطالعه حاضر با هدف شناخت و تعیین رابطه بین آسیب پذیری ادراک شده و راهبردهای مقابله ای دانشجویان در چارچوب مدل باور سلامتی انجام شده است.
روش ها: این مطالعه با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شد. داده های مطالعه حاضر، از ۳۷۳ نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی، از هفت گروه آموزشی انتخاب شده بودند، و در خرداد ماه ۱۳۹۰ گردآوری شد. مقیاس راهبردهای مقابله ای و مقیاس آسیب پذیری ادراک شده ابزار اندازه گیری این مطالعه بودند.
یافته ها: همبستگی منفی معناداری میان آسیب پذیری ادراک شده و جستجوی حمایت اجتماعی (۰۰۱/۰ >p ، ۳۵۴/۰- = r)، میان آسیب پذیری ادراک شده و ارزیابی مجدد/ سازگاری (۰۰۱/۰ >p ، ۳۳۳/۰ = r)، و مقابله هیجان مدار (۰۰۱/۰ >p ، ۲۱۳/۰ = r) مشاهده شد. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی، نشان داد که متغیر آسیب پذیری ادراک شده ۶/۱۶ درصد از واریانس متغیر راهبردهای مقابله ای را تبیین نمود.
نتیجه گیری: افراد با سطح آسیب پذیری ادراک شده پایین، استفاده بالاتری از راهبردهای مقابله ای معطوف به حل مساله داشتند و افراد با سطح آسیب پذیری شدید استفاده بالاتری از راهبردهای مقابله ای هیجان محور را نشان دادند.
مریم شهابی نژاد، تابنده صادقی، زینت سالم،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: تشخیص اختلالات روانی در دانشجویان از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا این اختلالات می توانند مانع از پیشرفت و موفقیت تحصیلی آنان در آینده شوند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی در دانشجویان دانشکده پرستاری، مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال ۱۳۹۳ انجام شد.
روش ها: در این پژوهش توصیفی مقطعی، ۴۰۰ دانشجو که دارای معیارهای ورود جهت مطالعه بودند به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد شده SCL – ۹۰-R بود و دادهها به صورت خودگزارشی جمع آوری گردید. داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS نسخه ۱۸ و آزمونهای آماری تی مستقل و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بر اساس نتایج، ۳۶ درصد دانشجویان از نظر علایم کلی اختلالات روانی سالم و ۶۴ درصد مشکوک به اختلالات روانی (۵۰/۹ درصد خفیف، ۱۰/۹ درصد متوسط و ۲/۲ درصد شدید) بودند. بیشترین اختلال مربوط به اختلال حساسیت میان فردی و کمترین مربوط به اختلال اضطراب ترس مرضی بود. تفاوت میانگین نمرات ابعاد نهگانه وضعیت روانی بین دانشجویان دختر و پسر معنی دار (تی مستقل،۰/۰۵ < p) و میانگین نمرات دانشجویان دختر در کلیه ابعاد باستثنای حساسیت میان فردی از میانگین نمرات دانشجویان پسر بالاتر بود.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد اختلالات روانی به خصوص اختلال حساسیت میان فردی در بین دانشجویان از شیوع بالایی برخوردار است، بنابراین توجه مسئولین امر به این موضوع و انجام اقداماتی مانند برنامه های تفریحی، فرهنگی، معنوی و ... پیشنهاد می شود.
رضا خجسته مهر، علی محمدی، ذبیح الله عباس پور،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: نگرش، به عنوان پدیدهای شناختی، بر رغبت به ازدواج، سن ازدواج و نیز بر پایداری آن تأثیر قابل توجهی دارد. با توجه به شکاف و خلأ پژوهشی موجود در زمینه بررسی کیفی نگرش به ازدواج در داخل کشور، مطالعه حاضر با هدف تبیین نگرش دانشجویان متاهل به ازدواج صورت گرفته است.
روش: مطالعۀ حاضر، مطالعهای کیفی از نوع تحلیل محتواست که اطلاعات آن از طریق نمونهگیری مبتنی بر هدف و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته فردی با ۱۸ دانشجوی متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز (ایران) جمعآوری شد. دادهها بعد از ۱۸ مصاحبه به نقطه اشباع رسید. تحلیل داده ها از طریق روش تحلیل محتوای قراردادی صورت گرفت که پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده روی کاغذ و غوطه وری در تحلیل داده ها کدهای اولیه استخراج شد. جهت تعیین طبقات اصلی، کدهای اولیه در چند مرحله بازبینی، بررسی و طبقه بندی شد.
یافته ها: در نهایت، ۵۸۹ مفهوم در کدگذاری اولیه، ۶۸ مقوله در کدگذاری باز و ۱۲ طبقه در کدگذاری محوری استخراج شد. این ۱۲ طبقه و مضمون اصلی شامل عوامل فرهنگی – اجتماعی؛ طبقه تجربیات اولیه و مشاهده الگوهای ناقص؛ آگاهی و شناخت یکدیگر؛ حمایتهای مادی و معنوی؛ طبقه ادراک حرمت و قداست ازدواج؛ فشارهای ازدواج؛ دخالت والدین و انتقال بین نسلی؛ عوامل اقتصادی؛ راهبردهای مقابله متناسب با نگرش؛ رشد شخصی ادراک شده و اشتیاق به ازدواج؛ دوسوگرایی در تمایل به ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج به عنوان عوامل موثر در شکلگیری نگرش دانشجویان متاهل به ازدواج شناخته شد.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه، تغییر نگرش به ازدواج، به عنوان عامل اساسی ترغیب کننده جوانان به ازدواج، طی رویکردی سیستمی (طرح کلی) صورت می گیرد. در این رویکرد موارد زیر توصیه می شود: ترویج الگوهای موفق ازدواج در جامعه، حمایتهای مادی و معنوی از سوی والدین، آموزش راهبردهای مقابلهای متناسب با چالشهای ازدواج، افزایش مهارتهای آمادگی ازدواج و حمایت دولت در تشکیل هسته های مشاوره ازدواج توسط روانشناسان و مشاوران با بصیرت و حرفهای خانواده و ازدواج.
مهدی زمستانی، طاهره محرابیان، مهسا مسلمان،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: نگرانی یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که کنشوری فرد در حوزههای مختلف تحصیلی، شغلی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. این تحقیق با هدف پیشبینی نگرانی بر اساس نشخوار فکری و باورهای فراشناختی در دانشجویان دانشگاه کردستان انجام گرفت.
روش کار: در این پژوهش که به روش همبستگی انجام گرفت. تعداد ۱۴۳ نفر از دانشجویان دانشگاه کردستان به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و وارد مطالعه شدند. از سه پرسشنامه نشخوار فکری، باورهای فراشناختی و نگرانی به عنوان ابزار جمعآوری دادهها استفاده شد. نشخوار فکری و باورهای فراشناختی به عنوان متغیرهای پیشبین و نگرانی متغیر ملاک در نظر گرفته شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری با روش گام به گام (Stepwise) تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (۰/۰۱> P). همچنین بین تمام عوامل باورهای فراشناختی به جز خودآگاهی شناختی با نگرانی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد (۰/۰۱> P). این عوامل در مجموع ۴۰ درصد از واریانس نگرانی را تبیین کردند. ضرایب تحلیل رگرسیون برای ترکیب خطی متغیرهای باورهای فراشناختی و نشخوار فکری با نگرانی در سطح کمتر از ۰/۰۰۱معنیدار بود.
نتیجه گیری: نشخوار فکری و باورهای فراشناختی با میزان نگرانی دانشجویان در ارتباط است، بنابراین درمانگران و مشاوران میتوانند برای کاهش نگرانی افراد، کاهش نشخوار فکری و باورهای فراشناختی آنها را در دستور کار خود قرار دهند.
زهرا احمدی بنی، علیرضا امینی، طیبه مهرابی، اسدالله شریف پور لاطانی، رضا قاسمی،
دوره ۴، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: سازگاری اجتماعی با محیطهای مختلف از جمله محیط دانشگاه نیاز به مهارتهای خاصی دارد. عقیده بر این است که ارتقای مهارتهای ارتباطی در بهبود و سلامت روانشناختی افراد مؤثر میباشد. مطالعات زیادی نشان دادهاند که بین سازگاری اجتماعی افراد و باورها و اعمال مذهبی رابطه معناداری وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارتهای ارتباطی با رویکرد مذهبی بر میزان سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر ساکن در خوابگاههای دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود. ۳۸ نفر از دانشجویان خوابگاه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد مذهبی برای ۴ هفته داده شد و پرسشنامه سازگاری اجتماعی توسط هر دو گروه قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. جهت تجزیه وتحلیل دادهها از آمار توصیفی واستنباطی (تی مستقل، آنالیز واریانس) استفاده شد.
یافتهها: آزمون t مستقل نشان داد میانگین نمره سازگاری اجتماعی قبل از انجام مداخله در دو گروه تفاوت معناداری نداشت (۶۶/۰ = P). این در حالی است که میانگین نمره سازگاری در گروه آزمون بلافاصله بعد از مداخله (۰۰۶/۰ = P) و یک ماه بعد از مداخله (۰۰۵/۰ = P) به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بوده است. همچنین آزمون آنالیز واریانس با مشاهدات تکراری نشان داد که در گروه کنترل میانگین نمره سازگاری اجتماعی بین سه زمان تفاوت معناداری نداشت (۹۲/۰ = P).
نتیجه گیری: آموزش گروهی مهارتهای ارتباطی با رویکرد مذهبی سازگاری اجتماعی دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه را افزایش داد پس میتوان جهت افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان خوابگاه از آموزش مهارتهای ارتباطی بارویکرد مذهبی استفاده نمود.
حمیدرضا سلیمی، محمد پورابراهیمی، محمد جواد حسین آبادی فراهانی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: خودکارآمدی عملکرد بالینی، باور فرد در مورد تواناییهای خود برای انجام یک مهارت بالینی میباشد. هر اندازه که فرد از خودکارآمدی عملکرد بالینی بالاتری برخوردار باشد، عملکرد بالینی بهتری خواهد داشت. هدف این مطالعه تعیین میزان خودکارآمدی عملکرد بالینی، ابعاد و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۱۳۹۵ بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی ۱۵۰ دانشجوی پرستاری به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها به وسیله فرم مشخصات فردی و پرسشنامه خودکارآمدی عملکرد بالینی جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS۱۶ انجام شد.
یافتهها: نمره کلی خودکارآمدی عملکرد بالینی ۱۴/۲۱ ± ۵۴/۱۰۶ به دست آمد. در بین ابعاد خودکارآمدی عملکرد بالینی بیشترین نمره در بعد بررسی بیمار (۷ ± ۴۲/۳۴) به دست آمد. معدل نمرات (۰۲/۰ = P، ۱۷/۰ = r) و اشتغال به تحصیل درترم های بالاتر (۰۰۱/۰ > P) جزء عوامل مرتبط و معنادار با خودکارامدی عملکرد بالینی بودند.
نتیجه گیری: خودکارآمدی از مفاهیم مهم برای ارتقاء عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری است لذا توصیه میشود برای تقویت تمامی ابعاد خودکارآمدی عملکرد بالینی برنامههای آموزشی منظم با رویکرد حمایتی تدوین گردد.
مائده اخوان، پرند پورقانع، شایان نادری شاد،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: سلامت روان فرد، عاملی مؤثر در ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی میباشد. ازمهمترین عوامل اثرگذار بر سلامت روان، تنش و اضطراب میباشد. درمطالعات صورت گرفته، اتاق عمل یکی ازپرتنش ترین بخشهای بیمارستانی عنوان شده است. هدف این مطالعه، تعیین مقایسهای سلامت روان در دانشجویان سال اول و آخر رشتههای اتاق عمل و هوشبری دانشگاه علوم پزشکی گیلان و عوامل مرتبط با آن بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی –تحلیلی از نوع مقطعی، در سال ۱۳۹۴ به روش سرشماری برروی تمامی دانشجویان سال اول وآخر رشتههای اتاق عمل وهوشبری دانشگاه علوم پزشکی گیلان (۱۱۹ نفر) انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات, پرسشنامه مشخصات فردی و همچنین پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-۲۸) بود. برای تجزیه وتحلیل دادهها از نرم افزار SPSS وآزمون های پیرسن کای دو ودقیق فیشر استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد تعداد دانشجویان رشته اتاق عمل که ازسلامت روان برخوردار بودهاند (۶/۷۵%) ازدانشجویان رشته هوشبری (۹/۵۷%) بیشتر بوده است. ارتباط جنس و محل سکونت، با زیر مقیاس سلامت اجتماعی معنادار تعیین شده است و به ترتیب (۳۵/۰ = P) و (۴۴/۰ = P) میباشد، اما ارتباط سلامت روان با رشته تحصیلی و سایر مشخصات دموگرافیک، معنادار نبود (۰۵/۰ < P).
نتیجه گیری: پیامد عملکرد دانشجویان اتاق عمل و هوشبری در آیندهای نزدیک، با نظام سلامت کشور ارتباط خواهد داشت. باتوجه به وجود و عدم رابطه معنی دار میان برخی مشخصات دموگرافیک با سلامت روان و زیر مقیاسهایش، نیازمند مطالعات بیشتر در راستای عوامل مؤثر بر سلامت روان این گروه جهت برنامه ریزی مناسب با هدف ارتقای سلامت این گروه ارزشمند در جامعه خواهیم بود.
فاطمه امامقلیان، محمدجواد حسین آبادی فراهانی، مینا کشاورز،
دوره ۵، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: معنویت به عوان یکی از ابعاد انسان نقش مهمی در سلامت بر عهده دارد. شناسائی هوش معنوی و مراقبت معنوی به ویژه در دانشجویان پرستاری به عنوان ارائه دهندگان خدمات سلامتی در آینده نزدیک از اهمیت بالائی برخوردار است، لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین هوش معنوی و شایستگی های دانشجویان پرستاری در ارائه مراقبت های معنوی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-همبستگی ۱۸۵ دانشجوی در حال تحصیل در ترم های سوم تا هشتم مقطع کارشناسی به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند.جهت جمع آوری داده ها از فرم مشخصات فردی و پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده و پرسشنامه شایستگی های دانشجویان پرستاری برای ارایه مراقبت های معنوی پس از انجام روایی محتوا و پایایی به روش همسانی درونی استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی و با نرم افزار Spss۱۶ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: ارتباط مثبت و معناداری بین هوش معنوی و شایستگی دانشجویان برای ارائه مراقبت معنوی وجود دارد(p=۰,۰۰۱ , r=۰,۲۳). میانگین نمره هوش معنوی ۱۹/۱۵ ± ۱۸/۱۱۶ و میانگین نمره شایستگی ارائه مراقبت معنوی ۱۸/۵۳± ۹۰/۹بود. علاقه به حرفه پرستاری با هوش معنوی و شایستگی مراقبت معنوی(p<۰,۰۵) مرتبط بود و ترم تحصیلی دارای همبستگی معکوس با شایستگی مراقبت معنوی بود (r=-۰,۲۸)(p<۰,۰۵).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه شاید بتوان گفت توجه به هوش معنوی و ظرفیت های انسانی و معنوی دانشجویان به عنوان یک نقطه قوت بتواند زمینه ساز آینده حرفه ای موفق تر و مطلوب تر در ارائه مراقبت جامعه نگر باشد .همچنین پیشنهاد می گردد ورود افراد علاقمند به رشته پرستاری بتواند سبب توجه بیشتر دانشجویان پرستاری نسبت به معنویت و مراقبت معنوی بیماران گردد.
فاطمه محرابی نیا، محمد مهدی شمسایی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: طرحوارههای ناسازگار اولیه یکی از ویژگیهای مهم روانشناختی است و یکی از مهمترین متغیرهای مرتبط با طرحوارههای ناسازگار اولیه نشخوار خشم میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی طرحوارههای ناسازگار اولیه و نشخوار خشم دانشجویان انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعهی مورد مطالعه از تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد واحد ساری تشکیل شده است که در سال تحصیلی ۹۵-۹۴ در رشتههای مختلف و مقاطع تحصیلی مختلف مشغول به تحصیل میباشند. در این میان ۳۷۸ دانشجو (۱۸۴ دختر و ۱۹۴ پسر) از بین ۳ دانشکده و ۵ گروه تحصیلی به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. پس از اخذ مجوزهای مربوطه، پرسشنامههای طرحواره یانگ (YSQ) به منظور سنجش طرحوارههای ناسازگار اولیه و نشخوار فکری خشم (FARS) به منظور سنجش نشخوار خشم به دانشجویان ارائه گردید. همهی دانشجویان به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند و هر زمان که تمایلی به شرکت در آزمون نداشتند میتوانستند از پژوهش خارج شوند.
یافتهها: یافتهها نشان داد بین حوزههای طرحواره ناسازگار اولیه و زیر مقیاسهای نشخوار خشم همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بریدگی و طرد، محدودیتهای مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری به شیوهی مثبت پیشبینی کنندهی نشخوار خشم بودند. آزمون t مستقل نشان داد بین دانشجویان دختر و پسر در طرحواره ناسازگار اولیه تفاوت معنادار وجود داشت و در نشخوار خشم تفاوت معنادار وجود نداشت.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که طرحوارههای ناسازگار اولیه درصد بالایی از تغییرات نشخوار خشم را پیشبینی میکند و بین دو جنس در طرحوارههای ناسازگار اولیه تفاوت معنادار وجود دارد؛ بنابراین متخصصان سلامت روان و پژوهشگران، خصوصاً در مراکز مشاوره و درمان دانشجویی میتوانند در درمان مشکلات دانشجویان این یافتهها را مدنظر داشته باشند.
فرشید شمسایی، صفورا یغمایی، عفت صادقیان، لیلی تاپاک،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: دانشجویان پرستاری در طول تحصیل خود تنش های زیادی را تجربه می کنند که با علائم روانشناختی مانند اضطراب، استرس و افسردگی توام می باشد. هدف از این مطالعه تعیین استرس، اضطراب و افسرگی در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی، ۳۴۲ دانشجو کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان با روش نمونه گیری سرشماری در سال ۱۳۹۶ وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ۲۱ سوالی سنجش استرس، اضطراب و افسردگی DASS و همچنین پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک بود داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶ و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
یافتهها: نمونههای مورد مطالعه را ۱۶۵ نفر پسر (۲/۴۸%) و ۱۷۷ (۸/۵۱%) دانشجوی دختر تشکیل داده بودند. میانگین و انحراف معیار سن دانشجویان ۱۱/۳ ± ۷۷/۲۱ بود و ۵۲ نفر (۲/۱۵%) ترم یک و ۲۲۰ نفر (۳/۶۴%) ساکن خوابگاه بودند. یافتهها نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمرات دانشجویان در ابعاد استرس، اضطراب و افسردگی به ترتیب ۲۷/۶ ± ۳۹/۸، ۲۴/۵ ± ۹۹/۴ و ۲۲/۶ ± ۳۹/۵ بود. بر این اساس ۹/۲۱ درصد از دانشجویان دارای علائم افسردگی خفیف تا بسیار شدید، ۱/۱۶ درصد دارای علائم استرس و ۷/۲۸ درصد دارای علائم اضطراب بودند و میزان اضطراب در دختران بیشتر از پسران بود.
نتیجه گیری: شیوع افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان پرستاری بالاست. برنامه ریزی به منظور ارتقا سلامت روان با هدف پیشگیری و مداخلات درمانی به موقع در دوره تحصیلی دانشجویان پرستاری ضروری میباشد.
آزیتا باقری طهرانی فرد، جملیه محتشمی، طاهره نصر آبادی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اعتیاد بهعنوان یک آسیب اجتماعی، جامعه بشری بهویژه قشر نوجوان و جوان را بهشدت تهدید میکند و به نظر میرسد مداخلات روانی بتواند از گرایش افراد به سمت اعتیاد جلوگیری کند. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه گشتالت درمانی بر میزان گرایش به اعتیاد دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران در سال ۹۶ بودند. نمونه مورد مطالعه شامل ۳۶ نفر از دانشجویان بود که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل جایگزین شدند. دادههای پژوهش به وسیله پرسشنامه ایرانی گرایش به اعتیاد (IAPS) گردآوری شده و از طریق تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۲ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمون و کنترل در پیشآزمون گرایش به اعتیاد تفاوت معناداری وجود ندارد (۱۲۲/۰ = F، ۰۵/۰ < P)؛ اما در پسآزمون (۱۵/۶ = F، ۰۵/۰ < P) و مرحله پیگیری (۲۹/۴ = F، ۰۵/۰ < P) تفاوت معناداری وجود دارد که نشان از اثربخش بودن مشاوره گروهی به شیوه گشتالت درمانی است.
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان مشاوره گروهی به شیوه گشتالت درمانی را بهعنوان یک روش مؤثر در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان و پیشگیری سطح اول پیشنهاد داد.
آزیتا امیرفخرایی، سنا رضایی، زهرا دشتبزرگی،
دوره ۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر اختلال خوردن یهعنوان یک اختلال روانی-اجتماعی افزایش چشمگیری داشته و این اختلال نقش مهمی در افت سلامت جسمی و روانی دارد. این پژوهش با هدف پیشبینی اختلال خوردن دانشجویان پرستاری بر اساس ناگویی هیجانی، سبکهای مقابلهای و تنظیم شناختی هیجان انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بودند که از میان آنان ۲۱۰ دانشجو (۲۹ مرد و ۱۸۱ زن) با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامههای اختلال خوردن، ناگویی هیجانی، سبکهای مقابلهای و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۱ و با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بهشیوه گامبهگام تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که ناگویی هیجانی (۱۷۳/۰=r)، سبک مقابله اجتنابمدار (۱۹۸/۰=r) و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان (۴۶۵/۰=r) با اختلال خوردن دانشجویان پرستاری رابطه معنادار مثبت و سبک مقابله مسالهمدار (۳۷۶/۰-=r) و راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان (۵۴۱/۰-=r) با اختلال خوردن دانشجویان پرستاری رابطه معنادار منفی داشتند. همچنین متغیرهای راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و سبک مقابله مسالهمدار بهطورمعناداری توانستند ۵/۴۵ درصد از تغییرات اختلال خوردن دانشجویان پرستاری را پیشبینی کنند که در این پیشبینی سهم راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان بیشتر از سایر متغیرها بود (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: نتایج حاکی از نقش و اهمیت متغیرهای راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان و سبک مقابله مسالهمدار در پیشبینی اختلال خوردن دانشجویان پرستاری بود. بنابراین مشاوران و درمانگران باید به نشانههای متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامههای مناسبی برای کاهش اختلال خوردن دانشجویان پرستاری طراحی و اجرا کنند.
احمد منصوری، نسیبه منصوری، هادی باقری،
دوره ۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بی خوابی یکی از اختلال های شایع در بین دانشجویان می باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی افکار تکرارشونده منفی در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و بی خوابی دانشجویان انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی، ۲۱۰ نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. مقیاس سیستم فعال ساز/بازداری رفتاری کارور و وایت (۱۹۹۴)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا مه یر و همکاران (۱۹۹۰)، مقیاس کوتاه نشخوار فکری تری نور و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه شدت بی خوابی باستین و همکاران (۲۰۰۳) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای آماری SPSS و لیزرل، و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری افکار تکرارشونده منفی را پیش بینی می کند که به سهم خود پیش بین شدت بی خوابی دانشجویان است (۰۵/۰>p). همچنین، افکار تکرارشونده منفی میانجی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و شدت بی خوابی دانشجویان می باشند (۰۵/۰>p).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده اهمیت سیستم بازداری رفتاری و افکار تکرارشونده منفی در بی خوابی دانشجویان می باشد. به عبارت دیگر، دانشجویان دارای سیستم بازداری رفتاری حساس تر بی خوابی شدیدتری را بواسطه افکار تکرارشونده منفی تجربه می کنند.
قمر میری، شمس الملوک جلال منش، محمد فشارکی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: انسان با برخورداری از هوش هیجانی به زندگی خود نظم می بخشد و به رفتارهای پرخطر کمتری دست میزند. یک پرستار تنها به دانش و مهارت نیاز ندارد؛ بلکه شیوه برخورد با افراد متفاوت نیز مهم است. هوش هیجانی به افراد کمک می کند تحت شرایط سخت بهتر فکر کنند و ارتباط موثرتری را با دیگران داشته باشند. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر بهبود مهارتهای ارتباطی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی زاهدان پرداخته است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح قبل و بعد بود. جامعه آماری پژوهش شامل ۹۶ نفر از دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بود ،که با روش نمونه گیری تصادفی در سال ۹۵ انتخاب شدند. مهارتهای ارتباطی آنها قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه مهارتهای ارتباطی کویین دام طی ۸ هفته متوالی به صورت جلسات ۹۰ دقیقه ای سنجیده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های: میانگین و انحراف معیار ، تی زوجی و تی مستقل استفاده گردید . از نرم افزار۲۲ spss ، جهت تجزیه و تحلیل دادها استفاده شد.
یافته ها: میانگین کل نمره خوداظهاری مهارتهای ارتباطی دانشجویان قبل از آموزش ۱۱۱,۴۴ و بعد از آموزش۱۲۳.۳۰ برآورد شد. بالاترین نمره مربوط به مولفه مهارت دریافت و ارسال پیام و کمترین نمره مربوط به مهارت ارتباط توام با قاطعیت بود. بین هوش هیجانی با مهارتهای ارتباطی و مولفه های آن رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(P<۰,۰۱)، یافته ها نشان داد که آموزش هوش هیجانی تاثیر معناداری بر بهبود مهارتهای ارتباطی و مولفه های آن داشته است(P<۰,۰۱).
نتیجه گیری: با توجه به این که افزایش هوش هیجانی ، شیوه ای موثر جهت بهبود مهارتهای ارتباطی دانشجویان پرستاری است، پیشنهاد می شود آموزش هوش هیجانی در تمای رشته های علوم پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
مهری غفوری، مسعود حجازی، محمدرضا شیخی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: اثرات استرس برسلامت دانشجویان، به توانایی مقابله آنها بستگی دارد. دراین میان نقش منابع روان شناختی فرد در رؤیایی با استرس حائز اهمیت است. بر این اساس مطالعه با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای مقابلهای با استرس تحصیلی دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضرتوصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین (۳۰۰ نفر) تشکیل میدادند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۶۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای مقابله با شرایط پر استرس اندلر و پارکر (۱۹۹۰)، استرس تحصیلی گادزلا (۱۹۹۱) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخهی ۲۲) و با روش رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که تعداد بالایی از دانشجویان پرستاری دارای میزان استرس متوسطی بودند (۷/۹۲ درصد). همچنین، بین راهبردهای مقابلهای با استرس تحصیلی دانشجویان پرستاری رابطه مثبت معنادار وجود داشت (۰۱/۰P<). دانشجویان در مواجهه با استرس، راهبردهای مقابلهای هیجان مدار و اجتنابی را بیشتر از راهبردهای مقابلهای مسئله مدار به کار میبردند.
نتیجه گیری: با عنایت به نتایج این مطالعه، به علت محدود بودن بکارگیری راهبردهای مسئله مدار در مقابله با استرسهای تحصیلی در دانشجویان پرستاری، آموزش روشهای مقابلهای مؤثر به دانشجویان پرستاری پیشنهاد میشود.
نعیم خنافره، سحر صفرزاده،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر احساس خودکارآمدی کنشوری جنسی یکی از عوامل مهم در کیفیت زندگی زناشویی و عملکرد جنسی زوجین می باشد و از این رو هدف تحقیق حاضر پیش بینی خودکارآمدی کنشوری جنسی بر اساس سبکهای دلبستگی، رضایتمندی جنسی و عملکرد جنسی در دانشجویان پرستاری زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود.
روش کار: این از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش دانشجویان پرستاری زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. بدلیل محدود بودن تعداد جامعه، کل جامعه به روش سرشماری انتخاب شدند(۶۰ نفر). همه آنها مقیاسهای دلبستگی بزرگسالان، رضایت جنسی، عملکرد جنسی زنان و خودکارآمدی جنسی-کنشوری جنسی زنان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۱ و با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه ورود تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ایمن(۳۵۷/۰=r)، رضایت جنسی (۲۶۴/۰=r) و عملکرد جنسی(۶۷۷/۰=r)، با خودکارآمدی کنشوری جنسی دانشجویان زن متأهل پرستاری رابطه معنادار مثبت و دلبستگی ناایمن اضطرابی(۳۱۸/۰-=r) و دلبستگی ناایمن اجتنابی (۳۷۴/۰-=r) با خودکارآمدی کنشوری جنسی دانشجویان زن متاهل پرستاری رابطه معنادار منفی دارد. همچنین رضایت جنسی با (۳۱/۰=b)، قویترین پیشبینی کننده معنادار خودکارآمدی کنشوری جنسی میباشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش و اهمیت متغیرهای سبکهای دلبستگی، رضایتمندی جنسی و عملکرد جنسی در پیش بینی خودکارآمدی کنشوری جنسی دانشجویان زن متاهل پرستاری بود. بنابراین مشاوران و روان درمانگران باید بر اساس این عوامل برنامه های مناسبی جهت افزایش خودکارآمدی کنشوری جنسی دانشجویان زن متاهل پرستاری طراحی و اجرا کنند.
سحر آغاسی نژاد، آناهیتا خدابخشی کولایی، محمدرضا فلسفی نژاد، اکرم ثناگو،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: دوری از خانواده در محیط دانشجویی با فشارهایی مانند حس غربت، فقدان حمایت اجتماعی و مشکلات سازگاری همراه است. مطالعه حاضر به بررسی رابطه عملکرد خانواده و تمایزیافتگی خود با احساس غربت دانشجویان دختر خوابگاهی پرداخت.
روش کار: جامعه آماری مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر غیربومی دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در سال تحصیلی ۱۳۹۷ بود. گروه نمونه ۱۸۰ دانشجوی دختر بود که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای اندازه گیری متغیرهای حاضر در مطالعه از پرسشنامه های سنجش عملکرد خانواده ( ۱۹۸۴)، پرسش نامه احساس غربت زارع و امین پور(۱۳۹۰) و پرسشنامه تمایزیافتگی استفاده گردید. داده های گردآوری شده با روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین عملکرد خانواده و تمایزیافتگی با احساس غربت همبستگی معنی دار وجود دارد. بر اساس تحلیل رگرسیون، حدود ۴۰ درصد از واریانس احساس غربت توسط متغیرهای تمایزیافتگی خود، نقش ها، حل مسئله، عملکرد کلی خانواده، آمیزش عاطفی و همراهی عاطفی تبیین گردید. متغیرهای حل مسئله، تمایزیافتگی، نقش ها، آمیزش عاطفی، عملکرد کلی خانواده و همراهی عاطفی به ترتیب قوی ترین متغیرها برای پیش بینی احساس غربت دانشجویان دختر خوابگاهی بودند.
نتیجه گیری: از آنجایی که سبک تربیتی و عملکرد خانواده ها نقشی حیاتی در بروز احساس غربت فرزندان دارد لازم است مشاوران و روان شناسان خانواده ها را با الگوهای والدینی کارآمدتر و هم چنین ویژگی های یک خانواده کارآمد و متعادل آشنا سازند.