۳۳ نتیجه برای پرستاران
یوسف وارسته مقدم، مجید صادق فرد، سید حسین محمدی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: پرستاران بخش های روانپزشکی با استرس های متعددی روبرو می باشند. لذا به کارگیری روش های سازگاری مناسب جهت
کاهش اثرات مخرّب آن ضروری به نظر می رسد. از این رو این مطالعه با هدف تعیین عوامل تنش زا و روش های سازگاری با آن ها در
پرستاران بخش های روانپزشکی مرکز آموزشی درمانی رازی شهر تبریز انجام گردید.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی می باشد که با شرکت ۱۰۴ پرستار شاغل در بخش های روانپزشکی انجام شد. در
راستای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه مشتمل بر اطلاعات فردی، پرسشنامه استرس شغلی دی.سی.ال، روش های سازگاری با
و جهت تجزیه و SPSS v. استرس در پرستاران بخش های روانپزشکی استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار ۱۷
تحلیل از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی و آزمون تی مستقل استفاده
شد.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که دستمزد پایین، تهدید از طرف بیماران و همراهان، نبود امنّیت کافی در بخش استرس های
شایع بودند. پرستاران بخش های حاد استرس شغلی بالاتری نسبت به پرستاران سایر بخش ها تجربه می کردند. این اختلاف در پرستاران
به جز متغیر جنس، ارتباط معنی داری ما بین سایر متغیرهای فردی با استرس شغلی مشاهده .(p=۰/ بخش های مزمن معنی دار بود ( ۰۲
اکثر پرستاران با خود باوری، .(p<۰/ نشد. پرستاران مرد استرس شغلی بالای معنی داری در مقایسه با پرستاران زن تجربه می کردند ( ۰۵
افزایش دانش و تجربه، تکیه بر توانایی ها سعی در سازگاری با تنش ها داشتند. استفاده از روش های عاطفی محور در پرستاران بخش
های حاد، استفاده از روش های مسأله مدار در پرستاران بخش های مزمن بیشتر از سایر بخش ها گزارش گردید. بکارگیری روش های
انحراف فکر توجه و برخورد هیجانی در پرستاران زن نسبت به پرستاران مرد بیشتر بود. این اختلاف در روش انحراف فکر توجه معنی داری
.(p=۰/ بود ( ۰۴
نتیجه گیری: پرستاران بخش های حاد که سطوح بالایی از تنش ها ی شغلی را تجربه می کردند، عمدتاً از روش های سازگاری
عاطفی محور بهره می جستند. لذا آموزش روش های پیشگیری و روش های سازگاری با تنش ها به کارکنان به ویژه پرستاران بخش های
روانپزشکی توصیه می شود
آقای محسن گل پرور، خانم مریم جعفری، خانم زهرا جوادیان،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: معنویتگرایی عاملی محافظتکننده و بسیار مهم برای سلامتی پرستاران است. این پژوهش با هدف پیشبینی سرمایه روان -
شناختی از طریق مولفههای معنویت در محیط کار در پرستاران اجرا شد.
روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را پرستاران یک بیمارستان دولتی در شهر اصفهان تشکیل دادند
که از میان آنها به روش در دسترس ۱۴۵ نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری دادهها از زمره ابزارهای ساخته شده قبلی، شامل
پرسشنامه سرمایه روانشناختی و پرسشنامه معنویت در محیط کار بودند که روایی و پایایی آنها تایید شده بود. دادهها با استفاده از تحلیل
رگرسیون چندگانه تحلیل گردید.
و پیوند معنوی (β=۰/ یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از چهار مولفه معنویت در محیط کار، احساس یکپارچگی ( ۳۹
دارای توان پیشبینیکنندگی امیدواری و احساس (β=۰/ دارای توان پیشبینیکنندگی خودکارآمدی، پیوند معنوی ( ۴۱ (β=۰/۲۷)
دارای توان پیشبینیکنندگی جهتگیری مثبت به زندگی در پرستاران هستند. از چهار مولفه معنویت هیچ یک دارای (β=۰/ یکپارچگی ( ۳۲
توان پیشبینیکنندگی تابآوری نبودند
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که مولفههای معنویت عاملی تقویتکننده برای سرمایه روانشناختی هستند.
بنابراین لازم است در محیطهای بیمارستان برای مدیریت مطلوبتر سرمایه روانشناختی پرستاران، معنویتگرایی مورد تقویت قرار گیرد
نصیب بابایی، آزاد رحمانی، علیرضا محجل اقدم، وحید زمانزاده، عباس داداش زاده، مرضیه آوازه،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: خشونت محلکار علیه پرستاران پدیده پیچیدهای است و عواملی زیادی در ایجاد آن نقش دارند. با این وجود تاکنون بیشتر دیدگاه پرستاران در رابطه با ابعاد مختلف این پدیده مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی درک بیماران از ماهیت خشونت محلکار علیه پرستاران در مراکز آموزشی- درمانی تبریز انجام شد. روش: در این مطالعه توصیفی ۳۸۴ بیمار بستری در بخشهای داخلی - جراحی مراکز آموزشی- درمانی تبریز در سال ۱۳۹۲ به روش تصادفی ساده برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده خشونت محلکار در محیطهای بهداشتی طراحی شده توسط سازمان جهانی بهداشت جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری spss v,۱۳انجام گرفت. یافتهها: بیماران در طول مدت بستری خود ۲۰۴ مورد خشونت محلکار را به ترتیب در انواع کلامی (۲/۶۶%)، فرهنگی (۱/۱۹%)، جنسی (۸/۹%) و فیزیکی (۹/۴%) گزارش نمودند. در کل، بیماران و همراهان آنها بیشترین گروه ایجاد کننده خشونت محلکار بودند. شایعترین عامل مرتبط با بروز خشونت محلکار علیه پرستاران برخورد نامناسب پرسنل بیمارستان با بیمار یا همراهان آنان بود. عمدهترین واکنش پرستاران به اعمال خشونت علیه آنان انجام ندادن هیچ کاری بود. نتیجهگیری: نتایج تایید کننده شیوع بالای خشونت محلکار علیه پرستاران ایرانی است. به نظر میرسد که ترکیبی از ارتقاء مهارتهای ارتباطی پرستاران، آموزش بیماران و پیگیری جدیتر موارد اعمال خشونت علیه پرستاران بتواند سبب کاهش موارد خشونت گردد
آقای سید سعید واعظفر، آقای محمد مهدی آزادی، آقای افضل اکبری بلوطبنگان، خانم معصومه رحیمی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: استرس شغلی یکی از چالشهای حرفهای پرستاران محسوب میشود. این پژوهش با هدف بررسی نقش سبکهای مقابلهای و خودکارآمدی در استرس شغلی بیمارستانی پرستاران شهر اصفهان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تمام پرستارانی که در سال ۹۲-۹۱ در بیمارستانهای اصفهان مشغول به کار بودند را شامل میشد. تعداد ۱۷۱ نفر به روش نمونه برداری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبکهای مقابلهای، خودکارآمدی عمومی و استرس شغلی بیمارستانی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، به روش گام به گام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکارآمدی و سبک مقابله مسئلهمدار با استرس شغلی بیمارستانی به ترتیب (۴۱/۰-r=، ۴۶/۳۰M=)، (۳۲/۰-r=، ۳۰/۴۷M=) رابطه معکوس و معناداری در سطح ۰۱/۰p≤ وجود داشت. علاوه بر آن نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مجموعاً ۲۰% از واریانس استرس شغلی بیمارستانی را متغیرهای خودکارآمدی و سبک مقابله مسئلهمدار تبیین میکنند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، خودکارامدی و سبک مقابله با استرس شغلی بیمارستانی رابطه داشته و به طور معناداری آن را پیشبینی میکنند. بنابراین برای به حداقل رساندن استرس شغلی در پرستاران و بهبود فرایند انجام کار بر آموزش سبکهای مقابلهای با تاکید بر روشهای حل مساله و تقویت باورهای خودکارآمدی پرستاران توصیه میگردد.
صدیقه خوش نظری، محمدعلی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب، عنایت اله بخشی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: ظرفیت تاب آوری به عنوان یک عامل پیش بینی کننده جهت جلوگیری و کاهش تنیدگی و استرس های حرفه ای محسوب می شود. در این زمینه یکی از مهمترین مهارتهایی که باعث پیش بینی و ارتقاء تاب آوری می شود برخورداری از هوش هیجانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مهارت هوش هیجانی بر میزان تاب آوری پرستاران روان پزشکی در سال ۱۳۹۳ انجام شد.
روش ها: در این مطالعه شبه تجربی، جامعه پژوهش شامل پرستاران شاغل در بیمارستان روانپزشکی روزبه بود که، مبتنی بر معیارهای ورود و محاسبات حجم نمونه ۷۶ نفر انتخاب و سپس به روش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و شاهد تخصیص داده شدند. داده ها توسط پرسشنامه های جمعیت شناسی، هوش هیجانی بار- آن و تاب آوری کانر و دیویدسون جمع آوری گردید. ابتدا هر دو پرسشنامه توسط گروه مداخله و کنترل تکمیل سپس با برگزاری یک کارگاه یک روزه برای افراد گروه مداخله آموزشهای لازم در خصوص هوش هیجانی و مهارتهای آن همراه با تمرین های عملی در کارگاه ارائه گردید. در ادامه به مدت شش هفته با آموزشهای مکتوب (از طریق ارائه پمفلت های آموزشی مهارت هوش هیجانی بار- آن) نهادینه سازی آموزش ها پیگیری شد. سپس هر دو پرسشنامه مجددا توسط هر دو گروه مداخله و کنترل تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس در نرم افزار spss ۱۹ استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای جمعیت شناسی بین دو گروه مداخله و شاهد همسان بوده اند. میانگین نمره هوش هیجانی قبل از مداخله در گروه مداخله ۹۱/۲۹ ± ۷۲/۳۲۹ و در گروه کنترل ۵۵/۳۶ ± ۷۳/۳۲۶ بود (۵۰۱/۰=p) که بعد از مداخله در گروه مداخله ۲۷/۳۷ ± ۵۱/۳۵۴ و در گروه شاهد به ۹۲/۳۴ ± ۹۲/۳۲۵رسید (۰۰۳/۰=p). تحلیل کواریانس با مقدار احتمال ۰۰۴/۰ نشان داد که تغییرات ایجاد شده در هوش هیجانی گروه مداخله ناشی از مداخله بود. میانگین نمره تاب آوری قبل از مداخله در گروه مداخله ۴۷/۱۲± ۷۱/۶۱ و در گروه شاهد ۱۴/۱۵ ± ۷۰/۵۷ بود (۰۹۸/۰=p) که بعد از مداخله در گروه مداخله ۴۸/۱۳± ۴۰/۷۰ و در گروه شاهد به ۷۱/۱۳ ± ۹۲/۵۸ رسید (۰۰۱/۰=p). تحلیل کواریانس با مقدار احتمال ۰۰۱/۰ نشان داد که تغییرات ایجاد شده در تاب آوی گروه مداخله ناشی از مداخله بود.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای هوش هیجانی تاب آوری پرستاران بخش های روانپزشکی را ارتقاء داد، در حالی که قبل و بعد از مداخله در گروه شاهد تغییری حاصل نشده بود. لذا توصیه می شود آموزش مهارتهای هوش هیجانی در برنامه آموزش ضمن خدمت پرستاران گنجانده شود.
محسن گل پرور، گلنار خاتون آبادی،
دوره ۴، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه قلدری در بیمارستان با عاطفه منفی و شکایات روانتنی در پرستاران زن اجرا شد.
روش کار: پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن پرستاران زن یک بیمارستان دولتی در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۴ بودند که از میان آنها دویست و چهل و سه نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه قلدری، پرسشنامه عاطفه منفی و پرسشنامه شکایات روانتنی استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که هر شش مولفه قلدری با عاطفه منفی و شکایات روانتنی دارای رابطه مثبت و معنادار هستند (۰۱/۰ > P). نتایج الگوسازی معادله ساختاری نشان داد که قلدری هم بهطور مستقیم و هم بهطور غیرمستقیم (از طریق عاطفه منفی) با شکایات روانتنی دارای رابطه معنادار (۰۱/۰ > P) است. به عبارت دیگر عاطفه منفی متغیر واسطهای پارهای در رابطه قلدری با شکایات روان تنی در پرستاران زن است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که قلدری میتواند با تقویت عاطفه منفی عاملی برای افزایش شکایات روانتنی در پرستاران زن باشد.
آتنا میررجائی، علی مشهدی، زهره سپهری شاملو، سودابه شهیدی ثالث،
دوره ۴، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: پرستاری به عنوان شغلی پر تنیدگی شناخته شده است که میتواند سلامتی پرستاران را بطور جدی به مخاطره اندازد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی ادراک شده، تابآوری و کیفیت زندگی پرستاران به انجام رسید.
روش کار: در یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از نمونه گیری در دسترس، ۲۲ پرستار با توجه به ملاکهای ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند (هر گروه ۱۱ پرستار). مداخله شامل ۸ جلسه ۲ ساعته درمان کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بود که تنها به گروه آزمایش ارائه شد. آزمودنیها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با مقیاس تنیدگی ادراک شده کوهن (PSS)، مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (CD_RSC) و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی (۳۶-SF) مورد سنجش قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نسخه ۱۹ نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: گروه مداخله نسبت به گروه شاهد در میزان مؤلفه سلامت روان کیفیت زندگی افزایش معنادار نشان داد (۰۱/۰ > P) اما در کاهش تنیدگی ادراک شده و افزایش تابآوری تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و شاهد مشاهده نشد (۰۵/۰ < P).
نتیجه گیری: کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند در بهبود مؤلفه سلامت روان کیفیت زندگی در پرستاران مؤثر باشد.
اکرم ثناگو، شهرام یزدانی، لیلا جویباری، سهیلا کلانتری،
دوره ۴، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: رفتارهای نامحترمانه در محیطهای بالینی تهدید آمیز میباشند و منجر به خطر انداختن سلامت پرستاران و بیماران در محیطهای بالینی و درمانی میگردد. نتایج نامطلوب آن با عدم رضایت شغلی و ترک محل کار همراه است. این مطالعه با هدف تبیین رفتارهای نامحترمانه در محیط کار پرستاران انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه کیفی (۱۳۹۳)، ۵۰ نفر از پرستاران شاغل در مرکز آموزشی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی گلستان با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختار تا رسیدن به اشباع دادهها جمع آوری و با رویکرد تحلیل محتوای کیفی مرسوم تحلیل شدند.
یافتهها: ۸۰ درصد مشارکت کنندگان زن، با سابقه کار ۳ تا ۲۰ سال بودهاند. رفتار نامحترمانه با مفاهیم "حقارت"، "پرخاشگری کلامی- غیر کلامی"، "تهدید"، "سرزنش شدن"، "نادیده گرفتن توانمندیها"، "مشارکت داده نشدن"، در تعامل با همکاران، مافوق، پزشک، بیماران، همراهان، کادر خدماتی همراه بوده است. مشارکت کنندگان رفتار نامحترمانه از همراهان را در طیفی از خفیف تا شدید تجربه کردند و آن را بسیار تنش زا میدانستند در حالی که توهین از جانب بیمار را کمتر شخصی میپندارند و به دلیل وضعیت سلامتی و استرس بیمار آن را بهتر تحمل میکنند. مشارکت کنندگان همواره بهترین راه مقابله برای پاسخ به رفتار نامحترمانه را نمیدانستند، با مسبب رفتار توهین آمیز مقابلهای نمیکردند یا آن رفتار را گزارش نمیکردند.
نتیجه گیری: یافتهها نشان داد رفتارهای نامحترمانه به درجات و در ابعاد مختلف در محیط کاری پرستاران رخ میدهد و تداوم چنین رفتارها و احساس عدم وجود منابع حمایتی میتواند سبب سبب یاس از حرفه کاری و استرس گردد.
فلورا رحیم آقایی، فاطمه هویدا، خدیجه حاتمی پور،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: سلامت عمومی یکی از ویژگیهای مهم روانشناختی است و مهمترین متغیرهای مرتبط با سلامت عمومی پرستاران شامل سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی میباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی با سلامت عمومی پرستاران انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه پرستاران بیمارستانهای دولتی غرب مازندران در سال ۱۳۹۵ بودند که از میان آنان ۲۰۰ نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامههای سلامت عمومی، سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-۱۹ و با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گامبهگام تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی با سلامت عمومی پرستاران ارتباط منفی و معنادار وجود داشت. با توجه به اینکه نمره بالا در پرسشنامه سلامت عمومی بهمعنای داشتن سلامت عمومی پایین است. بنابراین با افزایش سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی میزان سلامت عمومی پرستاران افزایش مییابد. همچنین متغیرهای مذکور توانستند ۷/۳۳ درصد از تغییرات سلامت عمومی پرستاران را پیشبینی کنند که سهم رفتار شهروندی سازمانی بیشتر از سرمایه اجتماعی بود (۰۱/۰ > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پیشنهاد میشود برنامهریزان، مشاوران و درمانگران به نشانههای متغیرهای رفتار شهروندی سازمانی و سرمایه اجتماعی توجه کرده و بر اساس آنها برنامههای مناسبی برای بهبود سلامت عمومی پرستاران طراحی و اجرا کنند.
امین اجلی، مسعود فلاحی خشکناب، محمدعلی حسینی، عیسی محمدی، مسعود سیرتی نیر،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: رخدادهای ایمنی متعدد و متنوعی برای بیماران در بخشهای روانپزشکی روی میدهد که تبعات و عوارض نامطلوب جسمی و روانی را برای آنها به دنبال دارد. پرستاران این بخشها بیشترین نقش را در مراقبت از بیماران بر عهدهدارند. مطالعه حاضر باهدف تبیین ادراک پرستاران این بخشها از ایمنی بیمار انجام گردیده است.
روش کار: این تحقیق از نوع کیفی به شیوه تحلیل محتوی قراردادی با روش استقرایی است که طی آن ۱۹ پرستار از مرکز روانپزشکی رازی در تهران و شفای رشت و بخش روانپزشکی بیمارستان آتیه از سال ۱۳۹۴ لغایت ۱۳۹۵ به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در مطالعه مشارکت کردند. جهت جمعآوری دادهها از روش مصاحبه فردی عمیق نیمه ساختارمند استفاده شد.
یافتهها: از آنالیز مستمر و مقایسه دادهها سهطبقه اصلی "رفتارهای پرخطر بیماران" " فضای ناایمن بخش " و "مخاطرات ناخواسته " شناسایی شد، هرکدام از این طبقات شامل تعدادی زیر طبقه میباشند. ادراک روان پرستاران از ایمنی بیمار در بخشهای روانپزشکی با درونمایه "بیماران ناآرام- خطرسازان بالقوه " انتزاع گردید.
نتیجه گیری: با توجه به ماهیت بیماری روان و با در نظر گرفتن نقش خود بیماران در رخدادهای ایمنی، مراقبت از ایمنی بیمار در بخشهای روانپزشکی موضوعی متفاوت و چندجانبه است. بکار گیری تعداد کافی و مناسب کارکنان پرستاری، ایجاد دانش و آمادگی لازم در پرستاران و استفاده از امکانات مناسب برای ارتقاء ایمنی بیمار در این بخشها ضروری است.
پیمان حاتمیان، آسیه مرادی،
دوره ۵، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: با توجه به نقش مؤثر پرستاران در بیمارستانها و مراکز درمانی و نیز اهمیت توجه به سلامت روانی و رفتاری آنها، پژوهش حاضر با هدف مقایسه رفتارها و نگرشهای خوردن ناسالم و افکار تکرار شونده منفی در پرستاران شیفت شب و شیفت روزانجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- مقایسهای بود که در سال ۱۳۹۶ در بین پرستاران شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش نمونه گیری پژوهش، خوشهای چند مرحلهای بود که ۶۰ نفر به عنوان پرستار شیفت شب و ۶۰ نفر نیز به عنوان پرستار شیفت روز در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری دادهها شامل پرسشنامهبازخورد خوردن ویلیامسون (۱۹۹۰) و پرسشنامه افکار تکرار شونده منفی مک اوی و همکاران (۲۰۱۰) بود. برای تحلیل دادههای پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری و نرم افزاز SPSS_۲۲ استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که بین پرستاران شیفت شب و شیفت روز در میزان رفتارها و نگرشهای خوردن ناسالم و افکار تکرار شونده منفی تفاوت معناداری وجود دارد، که این تفاوت در سطح (۰۰۱/۰ > P) معنادار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت که رفتارها و نگرشهای خوردن ناسالم و افکار تکرار شونده منفی در پرستاران به گونهای تحت تأثیر نوع شیفت کاری (روز و شب) آنها قرار دارد.
محمدرضا فرشاد، سمانه نجارپوریان، مجتبی سلم آبادی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: جو حاکم بر خانواده زمینهساز بسیاری از مسائل افراد در تمامی مراحل زندگی است.وکارکرد خانواده تحت تاثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی کارکرد خانواده بر مبنای الگوهای ارتباطی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پرستاران دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان متاهل پرستاری دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ بودند. که با استفاده از جدول مورگان تعداد ۲۲۱ نفر (۱۲۶ مرد، ۹۵ زن) که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب(۱۹۸۳)، الگوهای ارتباطی فیتزپاتریک و ریچی (۱۹۹۰) و حمایت ادراکشده واکس و همکاران(۱۹۸۶) را تکمیل نمودند. جهت تحلیل دادهها از نرمافزار ۱۶ SPSS و برای بررسی فرضیهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین مؤلفههای الگوهای ارتباطی و حمایت اجتماعی ادراکشده با کارکرده خانواده رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. مؤلفههای گفتوشنود، همنوایی، حمایت خانواده و دوستان میتوانند به شکل معنیداری کارکرد خانواده را پیشبینی نمایند.
نتیجهگیری: الگوهای ارتباطی و حمایت اجتماعی، در عملکرد وکارآرایی خانواده جامعه پرستاران، نقش به سزایی را ایفا میکنند.
مهدی پارویی، مالک بسطامی کتولی، انسیه کربلایی اسمعیل، سید علی کاظمی رضایی، سید ولی کاظمی رضایی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: خانواده، واحدی اجتماعی است که در برگیرنده عمیقترین مناسبات انسانی میباشد و در همه مراحل تکوین آن، زوجین خرده نظام اصلی بوده و عوامل متعددی مانند سبکهای دلبستگی، مکانیزم های دفاعی و کیفیت زندگی در رضایت زناشویی آنها نقش دارند. با توجه به رویارویی پرستاران با عوامل تنشزای مختلف اثرگذار بر رضایت زناشویی، این پژوهش با هدف پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس سبکهای دلبستگی، مکانیزم های دفاعی و کیفیت زندگی در پرستاران متأهل شهر تهران صورت گرفته است.
روش کار: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی و از لحاظ نحوه جمعآوری دادهها از نوع توصیفی بود که در چهارچوب یک طرح همبستگی پیشبین انجام گردید. بدین منظور از جامعه پرستاران متاهل شهر تهران، تعداد ۲۵۰ نفر (۱۲۵ نفر مرد و ۱۲۵ نفر زن) به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹)، سبک دلبستگی کولینز و رید (۱۹۹۰)، سبک دفاعی (۱۹۹۳) و کیفیت زندگی (۱۹۹۲) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری رگرسیون خطی چندگانه به روش گام به گام و نرمافزار آماری SPSS ویرایش ۲۲ استفاده گردید.
یافتهها: نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که متغیر سبک دلبستگی ایمن، ۲۹/۰ درصد واریانس متغیر رضایت زناشویی، متغیر مکانیسمهای دفاعی سازگارانه، ۳۹/۰ درصد و متغیرهای سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی و سلامت روان، با هم ۴۸/۰ درصد واریانس متغیر رضایت زناشویی را پیشبینی کرده است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که رضایت زناشویی مقولهای است چندبعدی و وابسته به عواملی چون کیفیت زندگی، سطح پختگی مکانیسم دفاعی و سبکهای دلبستگی میباشد و این عوامل بر روابط بین فردی زوجین در بزرگسالی تأثیر مستقیم میگذارد.
فاطمه قائمی، مهرانه سلطانی نژاد، فرزانه خواجه،
دوره ۶، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی بر همه ابعاد زندگی اعم از شخصی، تحصیلی و حرفهای اثر میگذارد. بنابراین، ضروری است که عوامل مؤثر بر آن بررسی شوند. در پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارتهای ارتباطی انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری مطالعه شامل پرستاران زن شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر کرمان در سال ۱۳۹۵ بود. با روش نمونهگیری خوشهای ۲۳۴ نفر انتخاب شدند. ابزار مطالعه شامل پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (CERQ-۳۶)، مهارتهای ارتباطی (CS-۳۴)، و کیفیت زندگی (SF-۱۲) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون چندگانه به روش رو به عقب در سطح معنی داری ۰۵/۰ و با کمک نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارتهای ارتباطی با کیفیت زندگی وجود دارد(۰۰۱/۰ > P). نتایج تحلیل رگرسیون رو به عقب نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارتهای ارتباطی ۴۸% از واریانس بعد روانی و ۳۹% از واریانس بعد جسمانی کیفیت زندگی را پیشبینی میکنند. (۰۰۱/۰ = P).
نتیجه گیری: با توجه به نقش معنی دار راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارتهای ارتباطی در پیش بینی کیفیت زندگی پیشنهاد میشود، راهبردهای سازگارانه در تنظیم هیجان و مهارتهای ارتباطی از طریق کارگاهها و کلاسهای آموزشی به پرستاران آموزش داده شود تا زندگی آنان از کیفیت بهتری برخوردار شود.
رقیه اقبالی زیارت، معصومه نجفی، طاهره سربوزی حسین آبادی،
دوره ۶، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: حرفه پرستاری، همواره از جمله مشاغلی است که ضمن داشتن حساسیت، فشار روانی و استرس، میتواند تحت تأثیر ویژگیهای فردی و شخصیتی پرستاران قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط ویژگیهای شخصیتی و ابعاد آن با شیوههای ابراز هیجان (شدت تکانه، بیانگری) پرستاران بخش اورژانس بیمارستانهای شهر تهران انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بخش اورژانس بیمارستانهای شهر تهران در سال ۱۳۹۶ بود. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰۰ پرستار که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
یافتهها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بخش اورژانس بیمارستانهای شهر تهران در سال ۱۳۹۶ بود. نمونه پژوهش حاضر شامل ۳۰۰ پرستار که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی، ابرازگری هیجانات و سیر نزولی/ سعودی فرآیند شغلی در پرستاران، به طور زنجیرهای پیوسته و مرتبط به هم عمل میکنند که در حرفه پرستاری تاثیرگذار باشد.
عطرین نجفی، کامران یزدانبخش، خدامراد مومنی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: زلزله یکی از مخربترین بلایای طبیعی است که آثار روانی فراوانی بر بازماندگان و پرستارانی که با آنها در ارتباط هستند، دارد. این مطالعه با هدف پیشبینی استرس آسیبزای ثانویه و رشد پس از سانحه جانشینی بر اساس تنظیم شناختی هیجان در پرستاران ارائه دهنده خدمات به زلزلهزدگان شهر کرمانشاه انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی پرستاران ارائه دهنده خدمات درمانی به زلزله زدگان شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۶ تشکیل دادند که از بین آنها تعداد ۱۸۱ پرستار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از مقیاس استرس آسیبزای ثانویه براید و همکاران (۲۰۰۴)، رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (۱۹۹۶) و تنظیم شناختی هیجان گرنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان و بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه ۲۵ تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد مؤلفه فاجعه سازی (۲۷/۰= β و ۱۱/۳=t) و ملامتدیگران (۲۱/۰= β و ۸۷/۲=t) توان پیشبینی استرس آسیبزای ثانویه را داشت. همچنین مؤلفه ملامتخود (۱۶/۰= β و ۸۵/۲=t)، تمرکز مثبت (۱۷/۰= β و ۳۱/۲=t)،، تمرکز مبتنی بر برنامهریزی (۲۳/۰= β و ۶۳/۲=t)، ارزیابی (۳۵/۰= β و ۸۹/۳=t) و دیدگاه گیری (۱۳/۰=β و ۱۳/۲=t) توان پیش بینی رشد پس از سانحه جانشینی را داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت پرستاران در سلامت جامعه، آموزش راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان برای بهبود عملکرد و بالا بردن رشد روانی پرستاران ضروری بهنظر میرسد.
شبنم فتحی زاده، محمد حسنی، حسن قلاوندی،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: رهبری تحولگرا و معنویت از زمره موضوعات پژوهشی بسیار مهم برای محیطهای کار محسوب میشوند، چرا که این پدیدهها، از عوامل اصلی اثرگذار بر رفتارهای سازمانی محسوب میگردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری تحولگرا و معنویت برتمایل به ترک خدمت و رضایت شغلی با میانجیگری تاب آوری، سازگاریشغلی و درگیری شغلی در میان پرستاران بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه، صوررت گرفته است.
روش کار: این پژوهش، بهصورت معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه که مشتمل بر ۲۷۵ نفر بودند. و از این میان بر اساس جدول مورگان ۲۰۰ نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامههای استاندارد جمعآوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازهگیری شده در الگوی مفهومی، از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که رهبری تحولگرا به واسطه تاب آوری و درگیری شغلی بر رضایت (۴۲/۰ =β، ۰۵/۰ =β) به صورت مثبت و بر تمایل به ترک خدمت (۲۸/۰- =β، ۰۵/۰-=β) به صورت منفی تأثیر دارد. همچنین معنویت به واسطه تاب آوری و درگیری شغلی بر رضایت (۱۷/۰ =β، ۰۵/۰ =β) به صورت مثبت و بر تمایل به ترک خدمت (۱۲/۰- =β، ۰۶/۰-=β) به صورت منفی تأثیر دارد. رهبری تحولگرا و معنویت به واسطه سازگاری شغلی بر رضایت شغلی تأثیر ندارند ولی رهبری تحولگرا به واسطه سازگاری شغلی بر تمایل به ترک خدمت (۰۹/۰-=β) به صورت منفی تأثیر دارد. و معنویت به واسطه سازگاری شغلی بر تمایل به ترک خدمت تأثیر ندارد.
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش تابآوری و درگیریشغلی رابطه بین رهبری تحولی و معنویت را با رضایت شغلی و ترک خدمت را تحت تاثیر قرار میدهند. این نتایج بر ضرورت بازشناسی نقش میانجی تاب اوری شغلی و درگیری شغلی در بررسی رابطه علی رهبری تحولی و معنویت را با رضایت شغلی و ترک خدمت تاکید میکند.
نسیم سهیلی، کیانوش زهراکار، اسماعیل اسدپور، فرشاد محسن زاده،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: کیفیت رابطه زناشویی یکی از ابعاد مهم زندگی خانوادگی است که سلامت و بهزیستی اعضای خانواده و به ویژه زن و شوهر را شکل می دهد و می تواند به واسطه ارضای نیازهای مهم زن و شوهر از جمله نیاز عاطفی، در بهزیستی زوج کمک کننده باشد هدف: هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر زوج درمانی رفتاری-تلفیقی بر کیفیت روابط زناشویی پرستاران بود.
روش کار: روش پژوهش آزمایشی با طرح تکرار سنجش با گروه کنترل بود. پیگیری یک ماهه و جامعه آماری جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان های بهمن، آیت الله موسوی و امام حسین شهر زنجان در نیمه دوم سال ۱۳۹۷ بودند. از بین آن ها ۲۴ پرستار که در مقیاس وضعیت زناشویی گلومبوک- راست نمره های بالایی کسب کردند انتخاب و سپس ۱۲ پرستار با استفاده از روش انتخاب و انتصاب تصادفی در گروه آزمایش قرار گرفتند و ۱۲ پرستار نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش ۱۶ جلسه ۶۰ دقیقه ای مداخله به شیوه رفتاری-تلفیقی دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شد.
یافتهها: در مرحله پی آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (۰۵/۰ > P) مشاهده شد، میانگین گروه آزمایش (۷۵/۷۳) تفاوت معناداری را با میانگین گروه کنترل (۵۸/۶۲) نشان داد که حاکی از اثرگذاری روش درمانی رفتاری تلفیقی بر کیفیت رابطه زناشویی می باشد.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه پایین بودن کیفیت رابطه زناشویی زوج ها را به شکل گسترده دچار تنش و ناکارامدی می سازد، و از آنجا که مداخله رفتاری-تلفیقی با اصلاح و افزایش تعامل ها بین زوج ها باعث افزایش کیفیت رابطه زناشویی می شود. از این رو توصیه می شود زوج درمانگران از این روش مداخله ای به عنوان روش درمانی موثر برای افزایش کیفیت رابطه زناشویی سود جویند.
رضیه غضبانزاده، بهرنگ اسماعیلیشاد، مرجان معصومیفرد، خدیجه حاتمیپور،
دوره ۷، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: پرستاران به دلیل شیفتهای چرخشی و استرس شغلی با مشکلاتی در زمینه سلامت و رابطه با همسر مواجه هستند و یکی از روشهای بهبود سلامت و ویژگیهای روانشناختی، روش آموزش مثبتاندیشی است. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش گروهی مثبتاندیشی بر بهزیستی روانشناختی، فراهیجان مثبت و کیفیت رابطه زوجین در پرستاران انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش پرستاران زن بیمارستانهای شهید مفتح و پانزده خرداد شهر ورامین در فصل بهار سال ۱۳۹۸ بودند. نمونه پژوهش ۳۰ نفر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای به صورت گروهی آموزش مثبتاندیشی دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی، فراهیجان مثبت و کیفیت رابطه زوجین جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که در مرحله پیشآزمون بین گروهها از نظر بهزیستی روانشناختی، فراهیجان مثبت و کیفیت رابطه زوجین تفاوت معنیداری وجود نداشت (۰۵/۰<P)، اما در مرحله پسآزمون بین گروهها از نظر هر سه متغیر تفاوت معنیداری وجود داشت (۰۰۱/۰>P). به عبارت دیگر، آموزش گروهی مثبتاندیشی باعث افزایش معنیدار بهزیستی روانشناختی (۰۰۱/۰P< ,۶۴۵/۱۲۹F=)، فراهیجان مثبت (۰۰۱/۰P< ,۶۷۹/۱۱۸F=) و کیفیت رابطه زوجین (۰۰۱/۰P< ,۳۲۰/۱۱۲F=) در پرستاران شد.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از تاثیر آموزش گروهی مثبتاندیشی بر بهبود بهزیستی روانشناختی، فراهیجان مثبت و کیفیت رابطه زوجین در پرستاران بود. بنابراین، استفاده از روش آموزش گروهی مثبتاندیشی برای بهبود ویژگیهای مرتبط با سلامت بهویژه بهزیستی روانشناختی، فراهیجان مثبت و کیفیت رابطه زوجین توصیه میگردد.
سید علی کاظمی رضایی، مریم محمدی، عزیزالله تاجیک اسمعیلی، بهناز پیشگاهی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: دانشجویان بهویژه پرستاران در زمینه سازگاری اجتماعی مشکلات فراوانی دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیشبینی سازگاری اجتماعی دانشجویان پرستاران انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. تعداد ۱۲۲ نفر از دانشجویان پرستاری در حال تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب و به پرسشنامههای سازگاری اجتماعی ، فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری رگرسیون خطی چندگانه به روش گام به گام و نرمافزار آماری SPSS-۲۴ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که از بین متغیرهای پیشبین واردشده در مدل رگرسیون، حمایت خانوادگی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان، نقش معناداری در پیشبینی سازگاری اجتماعی دانشجویان پرستاران دارند و این دو متغیر درمجموع توانستند ۴۹/۰ از واریانس متغیر سازگاری اجتماعی پرستاران را تبیین کنند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل موثر بر سازگاری اجتماعی پرستاران، امکان پیشبینی و برنامهریزی متناسب جهت کمک به تامین بهداشت روانی آنان را فراهم و از شیوع ناراحتیهای روانی- اجتماعی جلوگیری میکند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، با آگاهی از نقش اساسی حمایتهای خانوادگی و مهارتهای تنظیم هیجان در سازگاری اجتماعی، میتوان با درنظر گرفتن این متغیرها در برنامههای آموزشی و اتخاذ راهبردهای مناسب جهت ارتقای آنها، سازگاری اجتماعی دانشجویان پرستاران را در محیطها و موقعیتهای زندگی شغلی و خانوادگی بهبود بخشید.